کلمه جو
صفحه اصلی

شنره

لغت نامه دهخدا

( شنرة ) شنرة. [ ش َ / ش ِ رَ ] ( ع اِ ) رفتار و روش مرد صالح. ( از منتهی الارب ). در لسان العرب بکسر «ش » و در قاموس بفتح آن ضبط شده است. رفتار مرد صالح. یقال : فلان یمشی الشنرة؛ ای مشیةالرجل الصالح. ( از اقرب الموارد ).

شنرة. [ ش َ / ش ِ رَ ] (ع اِ) رفتار و روش مرد صالح . (از منتهی الارب ). در لسان العرب بکسر «ش » و در قاموس بفتح آن ضبط شده است . رفتار مرد صالح . یقال : فلان یمشی الشنرة؛ ای مشیةالرجل الصالح . (از اقرب الموارد).



کلمات دیگر: