کلمه جو
صفحه اصلی

سطه

لغت نامه دهخدا

( سطة ) سطة. [ س ِ طَ ] ( ع مص ) در میان شدن. ( ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ) ( تاج المصادر بیهقی ). || ( ص ) وسط. ( المنجد ). امراءة سطة النساء؛ زن متوسط در حسب و نسب. ( منتهی الارب ).

سطة. [ س ِ طَ ] (ع مص ) در میان شدن . (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ) (تاج المصادر بیهقی ). || (ص ) وسط. (المنجد). امراءة سطة النساء؛ زن متوسط در حسب و نسب . (منتهی الارب ).



کلمات دیگر: