کلمه جو
صفحه اصلی

علی صنعانی

لغت نامه دهخدا

علی صنعانی. [ ع َ ی ِ ص َ ] ( اِخ ) ابن ابراهیم بن محمدبن اسماعیل بن صلاح حسنی یمانی صنعانی. دانشمند و ادیب ، و از آل امیر بود. در ذی قعده سال 1171 هَ. ق. در صنعاء متولد شد. و در دهم ذی حجه 1219 هَ. ق. درگذشت. وی در ابتدا مصاحب مساکین بود و سپس از آنها رویگردان شد و متهم به بدعت گشت. و در سال 1216 هَ. ق. در شورش صنعاء از جانب امام زندانی شد و از موعظه منع گشت و شروع به سرودن اشعار فکاهی کرد که در آنهاوزراء و امرای مملکت را مورد تمسخر قرار میداد. او راست : 1- رسالة فی تحریم تحلیةالسلاح بالذهب. 2- رسالة فی فضائل اهل البیت. 3- سوانح الفکر و موانح الذکر. 4- سوق الشوق لاهل الذوق من تحت الی فوق. 5- الفتح الالهی بتنبیه اللاهی. 6- النفحات الربانیة و اللمحات الرحمانیة فی احراز الصلات بابراز ضمائر الصلوات. و نیز اشعاری دارد. ( از معجم المؤلفین از البدر الطالع ج 1 ص 420 و نیل الوطر ج 2 ص 110 و هدیة العارفین ج 1 ص 774 وایضاح المکنون ج 2 ص 664 ) ( از الاعلام زرکلی ج 5 ص 55 ).

علی صنعانی. [ ع َ ی ِ ص َ ] ( اِخ ) ابن احمدبن محمدبن اسحاق بن احمدبن حسن حسنی یمنی صنعانی. عالم و ادیب و شاعر. در سال 1150 هَ. ق. در صنعاء متولد شد و در 8 جمادی الاولای 1220 هَ. ق. در همان شهر درگذشت. او راست : الصادح الغریب ، که شرح قصیده بشری الکئیب بالفرج القریب است. ( از معجم المؤلفین از نیل الوطر ج 2 ص 120 ).

علی صنعانی. [ ع َ ی ِ ص َ ] ( اِخ ) ابن حسن اکوع صنعانی. رجوع به علی اکوع شود.

علی صنعانی. [ ع َ ی ِ ص َ ] ( اِخ ) ابن حسین بن صلاح بن بدرالدین حسنی صنعانی مؤیدی. ملقب به جمال الدین. رجوع به علی مؤیدی شود.

علی صنعانی. [ ع َ ی ِ ص َ ] ( اِخ ) ابن زیدبن حسن شظبی صریمی صنعانی فقیه بود. در ربیعالاَّخر سال 882 هَ. ق. در صنعاء درگذشت. او راست : 1- التذکرة فی فروع الفقه الشافعی. 2- شرح علی التکملة. 3- تعالیق. ( از معجم المؤلفین از ملحق البدر الطالع زبارة ص 164 ).

علی صنعانی. [ ع َ ی ِ ص َ ] ( اِخ ) ابن صالح بن محمدبن علی بن ابی الرجال صنعانی زیدی. مکنی به ابومحمد و ملقب به قاضی جمال الدین. از شعرای اواخر قرن یازده و اوایل قرن دوازدهم هَ. ق. بود. وی معاصر ضیاءالدین یوسف ، مؤلف «نسمةالسحر فیمن تشیع و شعر» و در سال 1111 هَ. ق. در قید حیات بوده است. برادرش احمدبن صالح مؤلف «مطلع البدور» است. او را دیوان شعری است. ( از الذریعه آقابزرگ طهرانی ج 9 ص 743 از نسمةالسحر فیمن تشیعو شعر ضیاءالدین ) ( از معجم المؤلفین ج 7 ص 110 ).

علی صنعانی . [ ع َ ی ِ ص َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن محمدبن اسماعیل بن صلاح حسنی یمانی صنعانی . دانشمند و ادیب ، و از آل امیر بود. در ذی قعده ٔ سال 1171 هَ . ق . در صنعاء متولد شد. و در دهم ذی حجه ٔ 1219 هَ . ق . درگذشت . وی در ابتدا مصاحب مساکین بود و سپس از آنها رویگردان شد و متهم به بدعت گشت . و در سال 1216 هَ . ق . در شورش صنعاء از جانب امام زندانی شد و از موعظه منع گشت و شروع به سرودن اشعار فکاهی کرد که در آنهاوزراء و امرای مملکت را مورد تمسخر قرار میداد. او راست : 1- رسالة فی تحریم تحلیةالسلاح بالذهب . 2- رسالة فی فضائل اهل البیت . 3- سوانح الفکر و موانح الذکر. 4- سوق الشوق لاهل الذوق من تحت الی فوق . 5- الفتح الالهی بتنبیه اللاهی . 6- النفحات الربانیة و اللمحات الرحمانیة فی احراز الصلات بابراز ضمائر الصلوات . و نیز اشعاری دارد. (از معجم المؤلفین از البدر الطالع ج 1 ص 420 و نیل الوطر ج 2 ص 110 و هدیة العارفین ج 1 ص 774 وایضاح المکنون ج 2 ص 664) (از الاعلام زرکلی ج 5 ص 55).


علی صنعانی . [ ع َ ی ِ ص َ ] (اِخ ) ابن احمدبن محمدبن اسحاق بن احمدبن حسن حسنی یمنی صنعانی . عالم و ادیب و شاعر. در سال 1150 هَ . ق . در صنعاء متولد شد و در 8 جمادی الاولای 1220 هَ . ق . در همان شهر درگذشت . او راست : الصادح الغریب ، که شرح قصیده ٔ بشری الکئیب بالفرج القریب است . (از معجم المؤلفین از نیل الوطر ج 2 ص 120).


علی صنعانی . [ ع َ ی ِ ص َ ] (اِخ ) ابن حسن اکوع صنعانی . رجوع به علی اکوع شود.


علی صنعانی . [ ع َ ی ِ ص َ ] (اِخ ) ابن حسین بن صلاح بن بدرالدین حسنی صنعانی مؤیدی . ملقب به جمال الدین . رجوع به علی مؤیدی شود.


علی صنعانی . [ ع َ ی ِ ص َ ] (اِخ ) ابن صالح بن محمدبن علی بن ابی الرجال صنعانی زیدی . مکنی به ابومحمد و ملقب به قاضی جمال الدین . از شعرای اواخر قرن یازده و اوایل قرن دوازدهم هَ . ق . بود. وی معاصر ضیاءالدین یوسف ، مؤلف «نسمةالسحر فیمن تشیع و شعر» و در سال 1111 هَ . ق . در قید حیات بوده است . برادرش احمدبن صالح مؤلف «مطلع البدور» است . او را دیوان شعری است . (از الذریعه ٔ آقابزرگ طهرانی ج 9 ص 743 از نسمةالسحر فیمن تشیعو شعر ضیاءالدین ) (از معجم المؤلفین ج 7 ص 110).


علی صنعانی . [ ع َ ی ِ ص َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن احمدبن محمدبن محسن جلال حسنی صنعانی . رجوع به علی جلال شود.


علی صنعانی . [ ع َ ی ِ ص َ ] (اِخ ) ابن قاسم حنش ذیبینی صنعانی . رجوع به علی حنش شود.


علی صنعانی . [ ع َ ی ِ ص َ ] (اِخ ) ابن محمدبن احمد عنسی صنعانی . رجوع به علی عنسی شود.


علی صنعانی . [ ع َ ی ِ ص َ ] (اِخ ) ابن محمدبن علی بن محمدبن علی بن عبداﷲ یمنی صنعانی حنبلی . مشهور به ابن شوکانی . رجوع به علی شوکانی شود.


علی صنعانی . [ ع َ ی ِ ص َ ] (اِخ ) ابن یحیی بن احمدبن مضمون صنعانی . فقیه بود و در سال 1061 هَ . ق . متولد شد و در بیست و دوم صفر سال 1115 یا 1119 هَ . ق . درگذشت . او راست : مجموعه ٔ فتاوی در یک مجلد. (از معجم المؤلفین از البدرالطالع شوکانی ج 1 ص 501).


علی صنعانی . [ ع َ ی ِ ص َ ] (اِخ ) ابن محمدبن یحیی سلامه ٔ صنعانی . رجوع به علی سلامة شود.


علی صنعانی . [ ع َ ی ِ ص َ ] (اِخ )ابن یحیی خیوانی صنعانی . رجوع به علی خیوانی شود.


علی صنعانی . [ ع َ ی ِ ص َ ] (اِخ ) ابن زیدبن حسن شظبی صریمی صنعانی فقیه بود. در ربیعالاَّخر سال 882 هَ . ق . در صنعاء درگذشت . او راست : 1- التذکرة فی فروع الفقه الشافعی . 2- شرح علی التکملة. 3- تعالیق . (از معجم المؤلفین از ملحق البدر الطالع زبارة ص 164).



کلمات دیگر: