کلمه جو
صفحه اصلی

روبانجاهی

لغت نامه دهخدا

روبانجاهی. ( ص نسبی ) نسبت است به روبانجاه. رجوع به روبانجاه شود.

روبانجاهی. ( اِخ ) محمدبن حسین روبانجاهی معروف به امیرالامام. صاحب دیوان انشاء سلطان سنجر بود. به غزنه رفت و در آنجا ساکن شد. وی را اشعاری نیکوست. ( از اللباب فی تهذیب الانساب ).

روبانجاهی . (اِخ ) محمدبن حسین روبانجاهی معروف به امیرالامام . صاحب دیوان انشاء سلطان سنجر بود. به غزنه رفت و در آنجا ساکن شد. وی را اشعاری نیکوست . (از اللباب فی تهذیب الانساب ).


روبانجاهی . (ص نسبی ) نسبت است به روبانجاه . رجوع به روبانجاه شود.



کلمات دیگر: