شنوءة. [ ش َ / ش ُ ءَ ] (ع مص ) نیک پاک بودن از آلایش . (منتهی الارب ). نیک پاک از آلایش و چرکینی و معایب . (از ناظم الاطباء). || رمیدن از هر چیز. (از اقرب الموارد).
شنوءه
لغت نامه دهخدا
( شنوءة ) شنوءة. [ ش َ / ش ُ ءَ ] ( ع ص ) نیک پاک از آلایش. ( منتهی الارب ). نیک پاک از آلایش و معایب. ( از ناظم الاطباء ). || رمنده ازهر چیز. ( منتهی الارب ). رمنده. ( از اقرب الموارد ).
شنوءة. [ ش َ / ش ُ ءَ ] ( ع مص ) نیک پاک بودن از آلایش. ( منتهی الارب ). نیک پاک از آلایش و چرکینی و معایب. ( از ناظم الاطباء ). || رمیدن از هر چیز. ( از اقرب الموارد ).
شنوءة. [ش َ ءَ ] ( اِخ ) ناحیه ای است در یمن و منسوب به قبایلی است از ازد. و گویند زمینی است در یمن که راه مکه بسوی عرفه در آن واقع شده است. ( از معجم البلدان ).
- اَزْد شنوءة ؛ قبیله ای است از یمن ، سمیت لشنآن بینهم. ( منتهی الارب ). منسوب به ایشان را شنأی گویند. ( ناظم الاطباء ).
شنوءة. [ ش َ / ش ُ ءَ ] ( ع مص ) نیک پاک بودن از آلایش. ( منتهی الارب ). نیک پاک از آلایش و چرکینی و معایب. ( از ناظم الاطباء ). || رمیدن از هر چیز. ( از اقرب الموارد ).
شنوءة. [ش َ ءَ ] ( اِخ ) ناحیه ای است در یمن و منسوب به قبایلی است از ازد. و گویند زمینی است در یمن که راه مکه بسوی عرفه در آن واقع شده است. ( از معجم البلدان ).
- اَزْد شنوءة ؛ قبیله ای است از یمن ، سمیت لشنآن بینهم. ( منتهی الارب ). منسوب به ایشان را شنأی گویند. ( ناظم الاطباء ).
شنوءة. [ ش َ / ش ُ ءَ ] (ع ص ) نیک پاک از آلایش . (منتهی الارب ). نیک پاک از آلایش و معایب . (از ناظم الاطباء). || رمنده ازهر چیز. (منتهی الارب ). رمنده . (از اقرب الموارد).
شنوءة. [ش َ ءَ ] (اِخ ) ناحیه ای است در یمن و منسوب به قبایلی است از ازد. و گویند زمینی است در یمن که راه مکه بسوی عرفه در آن واقع شده است . (از معجم البلدان ).
- اَزْد شنوءة ؛ قبیله ای است از یمن ، سمیت لشنآن بینهم . (منتهی الارب ). منسوب به ایشان را شنأی گویند. (ناظم الاطباء).
کلمات دیگر: