کلمه جو
صفحه اصلی

روبارویی

فرهنگ فارسی

تقابل مقابله

لغت نامه دهخدا

روبارویی. ( حامص مرکب ) تقابل. مقابلة. روبرو شدن. رجوع به روباروی شود.


کلمات دیگر: