که شعر او سخته و محکم نباشد . که شعر او رسا و پر معنی نیست .
سست نظم
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
سست نظم. [ س ُ ن َ ] ( ص مرکب ) که شعر او سخته و محکم نباشد. که شعر او رسا و پرمعنی نیست :
حسد چه میبری ای سست نظم بر حافظ
قبول خاطر و لطف سخن خداداد است.
حسد چه میبری ای سست نظم بر حافظ
قبول خاطر و لطف سخن خداداد است.
حافظ.
کلمات دیگر: