کلمه جو
صفحه اصلی

علی سنجانی

لغت نامه دهخدا

علی سنجانی. [ ع َی ِ س َ ] ( اِخ ) ابن اسماعیل بن زین العابدین حسینی سنجانی غروی. ملقب به محدث و مکنی به ابوالفضائل. از شعرا و فقهای اواخر قرن 13 هَ. ق. بود. او راست : حملات اللیث ، در رد اصولی ها. که آن را در سال 1295 هَ. ق. پس از بازگشت از سامراء، بنام حاج احمد میرزا لکهنوی نگاشته است. و او را دیوان شعر و برخی تألیفات دیگر است. ( از الذریعه آقابزرگ طهرانی ج 9 ص 739 ).

علی سنجانی. [ ع َ ی ِ س َ ] ( اِخ ) ابن قاسم خوافی سنجانی. مکنی به ابوالحسن. وی ادیب وشاعر بود و کتاب العین را خلاصه کرده است. ( از معجم الادباء چ قاهره ج 14 ص 104 و چ مارگلیوث ج 5 ص 298 ).

علی سنجانی . [ ع َ ی ِ س َ ] (اِخ ) ابن قاسم خوافی سنجانی . مکنی به ابوالحسن . وی ادیب وشاعر بود و کتاب العین را خلاصه کرده است . (از معجم الادباء چ قاهره ج 14 ص 104 و چ مارگلیوث ج 5 ص 298).


علی سنجانی . [ ع َی ِ س َ ] (اِخ ) ابن اسماعیل بن زین العابدین حسینی سنجانی غروی . ملقب به محدث و مکنی به ابوالفضائل . از شعرا و فقهای اواخر قرن 13 هَ . ق . بود. او راست : حملات اللیث ، در رد اصولی ها. که آن را در سال 1295 هَ . ق . پس از بازگشت از سامراء، بنام حاج احمد میرزا لکهنوی نگاشته است . و او را دیوان شعر و برخی تألیفات دیگر است . (از الذریعه ٔ آقابزرگ طهرانی ج 9 ص 739).



کلمات دیگر: