باسیل دوم یا باسیلیوس دوم ملقب به باسیلِ بلغارکُش یا باسیل، قاتل بلغارها (به یونانی: ΄Βασίλειος Β) (به انگلیسی: Basil II) (زادهٔ ۹۵۷ یا ۹۵۸ — درگذشتهٔٔ ۱۵ دسامبر ۱۰۲۵) امپراتور بیزانس از ۹۶۰ تا ۹۷۶ به طور مشترک با امپراتوران دیگر و به طور مؤثر از ۹۷۶ تا ۱۰۲۵ بود. او بالکان (بویژه بلغارستان)، میان رودان، گرجستان و ارمنستان را تحت فرمان امپراتوری بیزانس درآورد و قدرت داخلی خود را با حمله به منافع اشراف زادگان نظامی زمیندار و کلیسا افزایش داد. تاریخ نگاران باسیل دوم را یکی از برجسته ترین امپراتوران روم شرقی به شمار می آورند.
باسیل فرزند رومانوس دوم، امپراتور وقت بیزانس و تئوفانو بود که در ۹۶۰ به امپراتوری مشترک با پدرش رسید و یک سال بعد برادرش کنستانتین نیز به عنوان امپراتور مشترک با آن دو تاجگذاری کرد. اما رومانوس ناگهان در ۱۵ مارس ۹۶۳ درگذشت و پس از او نایب السلطنتی دو امپراتور خردسال، باسیل دوم ۶ ساله وکنتستانتین هشتم ۳ ساله به مادرشان تئوفانو رسید. ادارهٔ امور کشور نیز در دستان خواجهٔ توانمندی به نام ژوزف برینگاس قرار گرفت. با این حال چنین شایع شد که تئوفانو با مسموم کردن امپراتور او را به قتل رسانده است و همین موضوع باعث بروز درگیری بین تئوفانو و برینگاس شد. سرانجام تئوفانو از ژنرال نیکه فوروس یاری خواست و او که توسط سپاهیان امپراتور نامیده شد به قسطنطنیه لشکر کشید، برینگاس را از قدرت خلع و خود در ۱۶ اوت ۹۶۳ در کلیسای ایا صوفیه با عنوان نیکه فوروس دوم تاجگذاری کرد و در ۲۰ سپتامبر همان سال با تئوفانو ازدواج نمود. او سپس باسیل و کنستانتین را به طور اسمی به فرزندخواندگی خود پذیرفت اما از همان زمان به بعد آنان را که وارثان مشروع تاج و تخت بودند را نادیده گرفت.
با این حال نیکه فوروس پس از ۶ سال حکومت با همدستی همسرش تئوفانو که احتمالاً می خواست فرزندان خود را بار دیگر به قدرت بازگرداند و سپاهی مورد اعتمادش ژان تزیمیسکس در ۹۶۹ به قتل رسید و پس از او ژان با عنوان ژان یکم بر تخت نشست. با این حال ژان، تئوفانو را در قتل امپراتور گناهکار اعلام و او را تبعید نمود و سپس با دختر کنستانتین هفتم ازدواج کرد. باسیل دوم و کنستانتین هشتم در این زمان هنوز عنوان امپراتوران مشترک را داشتند اما حتی نامشان بر روی سکه های دوران زمامداری ژان نیز ضرب نشد.
ژان یکم در ژانویهٔ ۹۷۶ درگذشت و باسیل و برادرش سرانجام بر تخت امپراتوری بیزانس نشستند. باسیل دوم در ۱۰ ژانویه همان سال به عنوان امپراتور ارشد معرفی شد و کنستانتین هشتم نیز ترجیح داد به جای دخالت در سیاست به زندگی تجملی خود ادامه دهد. باسیل سپس تلاش نمود تا خود فرمانروایی کند اما به عموی بزرگش باسیل پیشکار که خواجه ای توانمند و سیاستمداری زیرک با سابقه ای طولانی بود وابسته شد. دیری نپایید که حکومت باسیل از سوی دو تن از اشراف زادگان به نام های بارداس اسکلروس و بارداس فوکاس که چشم طمع به جایگاه امپراتور داشتند به چالش کشیده شد. این دو نفر از بستگان امپراتوران پیشین به شمار می آمدند و فرماندهانی از خانوادهٔ زمینداران قدرتمندی بودند که از سوی گرجستانی ها و خلیفهٔ بغداد حمایت می شدند. آن ها مدعی تاج و تخت امپراتوری شدند اما باسیل پیشکار، باسیل دوم را در رویارویی با آن ها یاری رساند و سرانجام این درگیری طولانی در ۹۸۹ و با کمک روس های تحت فرمان ولادیمیر، پادشاه کیف به پایان رسید. ولادیکیر پیشتر نیز در ۹۸۰ هدیه ای بالغ بر ۶۰۰۰ نیروی اسکاندیناویایی-روسی را برای باسیل دوم فرستاده بود که این لشکریان بعدتر به نام گارد وارانژی مشهور شده که تا ۳۰۰ سال در خدمت امپراتوران بیزانس بودند. پس از کسب این پیروزی باسیل نیز به عنوان پاداش و با شرط پذیرش مسیحیت در کیف، خواهرش آنا را به همسری ولادیمیر درآورد. باسیل سپس مدعی حق خود برای در دست گرفتن قدرت به طور مستقل شد و سرانجام باسیل پیشکار را در ۹۸۵ تبعید نمود.
باسیل فرزند رومانوس دوم، امپراتور وقت بیزانس و تئوفانو بود که در ۹۶۰ به امپراتوری مشترک با پدرش رسید و یک سال بعد برادرش کنستانتین نیز به عنوان امپراتور مشترک با آن دو تاجگذاری کرد. اما رومانوس ناگهان در ۱۵ مارس ۹۶۳ درگذشت و پس از او نایب السلطنتی دو امپراتور خردسال، باسیل دوم ۶ ساله وکنتستانتین هشتم ۳ ساله به مادرشان تئوفانو رسید. ادارهٔ امور کشور نیز در دستان خواجهٔ توانمندی به نام ژوزف برینگاس قرار گرفت. با این حال چنین شایع شد که تئوفانو با مسموم کردن امپراتور او را به قتل رسانده است و همین موضوع باعث بروز درگیری بین تئوفانو و برینگاس شد. سرانجام تئوفانو از ژنرال نیکه فوروس یاری خواست و او که توسط سپاهیان امپراتور نامیده شد به قسطنطنیه لشکر کشید، برینگاس را از قدرت خلع و خود در ۱۶ اوت ۹۶۳ در کلیسای ایا صوفیه با عنوان نیکه فوروس دوم تاجگذاری کرد و در ۲۰ سپتامبر همان سال با تئوفانو ازدواج نمود. او سپس باسیل و کنستانتین را به طور اسمی به فرزندخواندگی خود پذیرفت اما از همان زمان به بعد آنان را که وارثان مشروع تاج و تخت بودند را نادیده گرفت.
با این حال نیکه فوروس پس از ۶ سال حکومت با همدستی همسرش تئوفانو که احتمالاً می خواست فرزندان خود را بار دیگر به قدرت بازگرداند و سپاهی مورد اعتمادش ژان تزیمیسکس در ۹۶۹ به قتل رسید و پس از او ژان با عنوان ژان یکم بر تخت نشست. با این حال ژان، تئوفانو را در قتل امپراتور گناهکار اعلام و او را تبعید نمود و سپس با دختر کنستانتین هفتم ازدواج کرد. باسیل دوم و کنستانتین هشتم در این زمان هنوز عنوان امپراتوران مشترک را داشتند اما حتی نامشان بر روی سکه های دوران زمامداری ژان نیز ضرب نشد.
ژان یکم در ژانویهٔ ۹۷۶ درگذشت و باسیل و برادرش سرانجام بر تخت امپراتوری بیزانس نشستند. باسیل دوم در ۱۰ ژانویه همان سال به عنوان امپراتور ارشد معرفی شد و کنستانتین هشتم نیز ترجیح داد به جای دخالت در سیاست به زندگی تجملی خود ادامه دهد. باسیل سپس تلاش نمود تا خود فرمانروایی کند اما به عموی بزرگش باسیل پیشکار که خواجه ای توانمند و سیاستمداری زیرک با سابقه ای طولانی بود وابسته شد. دیری نپایید که حکومت باسیل از سوی دو تن از اشراف زادگان به نام های بارداس اسکلروس و بارداس فوکاس که چشم طمع به جایگاه امپراتور داشتند به چالش کشیده شد. این دو نفر از بستگان امپراتوران پیشین به شمار می آمدند و فرماندهانی از خانوادهٔ زمینداران قدرتمندی بودند که از سوی گرجستانی ها و خلیفهٔ بغداد حمایت می شدند. آن ها مدعی تاج و تخت امپراتوری شدند اما باسیل پیشکار، باسیل دوم را در رویارویی با آن ها یاری رساند و سرانجام این درگیری طولانی در ۹۸۹ و با کمک روس های تحت فرمان ولادیمیر، پادشاه کیف به پایان رسید. ولادیکیر پیشتر نیز در ۹۸۰ هدیه ای بالغ بر ۶۰۰۰ نیروی اسکاندیناویایی-روسی را برای باسیل دوم فرستاده بود که این لشکریان بعدتر به نام گارد وارانژی مشهور شده که تا ۳۰۰ سال در خدمت امپراتوران بیزانس بودند. پس از کسب این پیروزی باسیل نیز به عنوان پاداش و با شرط پذیرش مسیحیت در کیف، خواهرش آنا را به همسری ولادیمیر درآورد. باسیل سپس مدعی حق خود برای در دست گرفتن قدرت به طور مستقل شد و سرانجام باسیل پیشکار را در ۹۸۵ تبعید نمود.
wiki: باسیل دوم