کلمه جو
صفحه اصلی

زیرشکنی

فرهنگ فارسی

شکستن لایۀ زیرین و متراکم و نفوذناپذیر خاک بی‌آنکه لایۀ رویی زیرورو شود


فرهنگستان زبان و ادب

{subsoiling} [کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] شکستن لایۀ زیرین و متراکم و نفوذناپذیر خاک بی آنکه لایۀ رویی زیرورو شود


کلمات دیگر: