رگ بندی
فارسی به انگلیسی
venation
veining
فرهنگ فارسی
بستن رگ نشتر خورده بوسیله دستمال و پارچه و امثال آنها
مجموعهای از انشعابهای رگبرگهای یک برگ یا اندامهای همساخت
لغت نامه دهخدا
رگ بندی. [ رَ ب َ ] ( حامص مرکب ) بستن رگ نشترخورده به وسیله دستمال و پارچه و امثال آنها.
فرهنگستان زبان و ادب
{venation} [زیست شناسی- علوم گیاهی] مجموعه ای از انشعاب های رگبرگ های یک برگ یا اندام های همساخت
کلمات دیگر: