کلمه جو
صفحه اصلی

شیر و شکر

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - شیر مخلوط با شکر . ۲ - نوعی پارچه ابریشمی .

لغت نامه دهخدا

شیر و شکر. [ رُ ش ِ ک َ ] ( ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) شیر مخلوط با شکر. ( فرهنگ فارسی معین ). || سخت آمیخته و اختلاطیافته. ( یادداشت مؤلف ).
- شیر و شکر برآمدن ؛ شیر و شکر بودن. کنایه از غایت اختلاط است. ( از آنندراج ) :
کجا به زهر سوءالم لب جواب گشاید
شکرلبی که به شیر و شکر برآمده است.
ملا شانی تکلو ( از آنندراج ).
رجوع به ترکیب شیر و شکر بودن شود.
- شیر و شکربودن ؛ شیر و شکر برآمدن. کنایه از غایت اختلاط است. ( از آنندراج ) :
در شکایت نیستم از بخت شور
زهر او با کام شیر وشکّر است.
ظهوری ( از آنندراج ).
دلتنگی و شکفتگیم شیر و شکّر است
چون زعفران خزان و بهارم برابر است.
سالک قزوینی ( از آنندراج ).
رجوع به ترکیب شیر و شکر برآمدن شود.
|| قسمی بستنی از شیر و شکر. ( یادداشت مؤلف ). || شیر و شکری. سپید با گلهای زرد: عمامه شیروشکری ؛ سپید و زرد. ( یادداشت مؤلف ) :
آخرالامر مادیان گوری
آمد افکند در جهان شوری
پیکری چون خیال روحانی
تازه رویی گشاده پیشانی
پشت مالیده ای چو شوشه زر
شکم اندوده ای به شیر و شکر.
نظامی.
گفتند اینها دلفریب چون میان بند شیر و شکر است. ( نظام قاری ).
عزیز آن کس که دارد میهمان را
کند شیر و شکر دستار خوان را.
سلیم ( از آنندراج ).
|| قماش ابریشمی راه راه. ( آنندراج ). نوعی از جامه یشمی نفیس. ( غیاث ).
- قصب شیر و شکر؛ نوعی پارچه :
قصب شیر و شکّرش خوانند
بندقی نیز خوانده اند اخیار.
نظام قاری.

دانشنامه عمومی

شیر و شکر عبارت است از یک تعداد رباعیات مخصوص محلی و مردمی است که از صفحات شمال افغانستان برخاسته است. سرایندۀ این شعرها بابه قِران ،بنگیچه تاشقرغانی و سایر باشندگان تاشقرغان و مزارشریف است. در این شهرها، نوجوانان درکوچه ها یکدیگر را مخاطب قرار داده و می سرایند.وهر کسی که مسابقه را باخت سر آن خاریده می شود. این رباعیات شعرهای خوب و هم خراب دارد. آوازخوانان مزار شریف منجمله بنگیچه تاشقرغانی بنیان گذار آهنگ های فی البدیعه(شعرجنگی)و شیروشکر ،بعضابه (دری،ازبکی) به سبک رباعی های کوچه باغی که توسط دو او از خوان سرایده میشده می باشد. بنگیچه از سال (۱۳۴۸ الی۱۳۵۹) درین عرصه پیشقدم بوده.او کست های دوگانه ای با او از خوان های مرد با( با به قیران،بابه نور، حمیدالله، قمبر، ونظرمحمدبلخی) ثبت کرده بود. هم چنان او با آواز خوانان بخش اناث با (ماری مهتاب ظاهری، گل غوتی،نجیبه سوسن، فروزان، وعایشه... ) کست های جوره را ابتدا در مزارشریف وبعدا در افغان موزیک کابل ثبت کرده که آهنگ های شیروشکر را با ایشان سروده بود.که
خلم (تاشقرغان) در درازنای تاریخ، نوشته قاضی عبدالحی تاشقرغانی، به همکاری انجنیر فضل احمد طغیان، چاپ اول، مورخ ۱۳۸۷، مطبعه اسد دانش، کابل، صفحات ۱۶۴ و ۱۶۵
آهنگ قطغنی از ولی در تارنمای یوتیوب در یوتیوب
آهنگ قطغنی دخترک مزاری از رامین آتش در تارنمای یوتیوب در یوتیوب
آهنگ قطغنی در تارنمای یوتیوب در یوتیوب
آهنگ قطغنی در تارنمای یوتیوب در یوتیوب
آهنگ قطغنی در تارنمای یوتیوب در یوتیوب
آهنگ قطغنی در تارنمای یوتیوب در یوتیوب
آهنگ قطغنی در تارنمای یوتیوب در یوتیوب
پس از دهۀ پنجاه خورشیدی این رباعیات را با کمپوزهای محلی در رادیو کابل سرودند و آهسته آهسته درسراسر کشور رواج پیدا کرد. هنرمندان لوگری و خرابات که در سرودن و نواختن شهرت داشتند، از خواندن های شیر و شکر استفاده نموده به شهرت خود دو چندان افزودند، که می توان از ببلتون، فیض کاریزی، پسران هماهنگ و غیره نام برد. این سبک امروز در سراسر جهان توسط افغانان آوازخوانان تاجیکستانی و بعضی از هنرمندان ایرانی سروده می شود که بنام اهنگ های قطغنی یاد می شوند.

دانشنامه آزاد فارسی

سرودۀ شیخ بهایی، به فارسی، منظومه ای عرفانی و اخلاقی. این اثر کوتاه که در حدود ۶۰سالگی بهایی سروده شده، در عدم تبعیت از نفس اماره و هشدار به دلدادگان حکمت یونانی است تا با بهره از علمِ معاد و صحبت ارباب حال با توبه و انابه روی به حضرت حق آرند. این اثر مکرراً در ذیل کلیات شیخ بهایی چاپ شده است.


کلمات دیگر: