کلمه جو
صفحه اصلی

نفاخه

لغت نامه دهخدا

( نفاخة ) نفاخة. [ ن ُف ْ فا خ َ ] ( ع اِ ) غوزه آب. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). قبک روی آب. ( دهار ). کوپله آب. ( المرقاة ). حباب. ( یادداشت مؤلف ). حباب که بر سطح آب ایستد. ( از اقرب الموارد ). || چیزکی است منتفخ و برآمده در شکم ماهی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). آلتی مانند مثانه و پرباد در شکم ماهی که بدان در آب بالا و پائین می رود. ( ناظم الاطباء ).

نفاخة. [ ن َف ْ فا خ َ ] ( ع اِ ) دَم ِ آهنگران. ( یادداشت مؤلف از مهذب الاسماء ).

نفاخة. [ ن َف ْ فا خ َ ] (ع اِ) دَم ِ آهنگران . (یادداشت مؤلف از مهذب الاسماء).


نفاخة. [ ن ُف ْ فا خ َ ] (ع اِ) غوزه ٔ آب . (منتهی الارب ) (آنندراج ). قبک روی آب . (دهار). کوپله ٔ آب . (المرقاة). حباب . (یادداشت مؤلف ). حباب که بر سطح آب ایستد. (از اقرب الموارد). || چیزکی است منتفخ و برآمده در شکم ماهی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). آلتی مانند مثانه و پرباد در شکم ماهی که بدان در آب بالا و پائین می رود. (ناظم الاطباء).



کلمات دیگر: