زیاده گوئی . پر گوئی . یاوه گوئی .
نفس درازی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
نفس درازی. [ ن َ ف َ دِ ] ( حامص مرکب ) زیاده گوئی. ( آنندراج ). پرگوئی. یاوه گوئی. ( ناظم الاطباء ) :
یک دم بس است هستی گر هست سرفرازی
عمر زیاد نَبْوَد غیر از نفس درازی.
دگربه طول مقالم مکن ظهوری عیب
نفس درازی غواص را هنر گیرند.
یک دم بس است هستی گر هست سرفرازی
عمر زیاد نَبْوَد غیر از نفس درازی.
میرزایحیی ( از آنندراج ).
|| مراد ضبطنفس است و تشبیه در مطلق طول بنا بر رعایت اشتراک لفظی است ، در این بیت ظهوری : دگربه طول مقالم مکن ظهوری عیب
نفس درازی غواص را هنر گیرند.
؟ ( ازآنندراج ).
کلمات دیگر: