محدج . [ م ُ دِ ] (ع ص ) حدج بندنده بر شتر (حدج مرکبی است زنان را مانند محفه و هودج ). (آنندراج ).
محدج
لغت نامه دهخدا
محدج. [ م ُ دِ ] ( ع ص ) حدج بندنده بر شتر ( حدج مرکبی است زنان را مانند محفه و هودج ). ( آنندراج ).
محدج. [ م ُ ح َدْ دِ] ( ع ص ) تیزنگرنده. ( از اقرب الموارد ) ( آنندراج ).
محدج. [ م ِ دَ ] ( ع اِ ) داغ و نشانه ای از نشانه های شتر. ( از اقرب الموارد ).
محدج. [ م ُ ح َدْ دِ] ( ع ص ) تیزنگرنده. ( از اقرب الموارد ) ( آنندراج ).
محدج. [ م ِ دَ ] ( ع اِ ) داغ و نشانه ای از نشانه های شتر. ( از اقرب الموارد ).
محدج . [ م ِ دَ ] (ع اِ) داغ و نشانه ای از نشانه های شتر. (از اقرب الموارد).
محدج . [ م ُ ح َدْ دِ] (ع ص ) تیزنگرنده . (از اقرب الموارد) (آنندراج ).
کلمات دیگر: