نفاء. [ ن ُ ف َءْ ] ( ع اِ ) پاره ای علف پراکنده رسته. ( صراح ). پاره های علف و گیاه پراکنده رسته ، یا سبزه زار مجتمع و فراهم آمده بریده و جدا از علف زار بزرگ و کلان افزون و بالیده بر آن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). پاره های پراکنده از علف و گیاه ، و مرغزار مجتمع که جدا شده باشد از علف زار کلانی که مشرف برآن باشد. ( ناظم الاطباء ). واحد آن نفاءة است. ( از اقرب الموارد ).
نفاء
لغت نامه دهخدا
نفاء. [ ن ُ ف َءْ ] ( ع اِ ) پاره ای علف پراکنده رسته. ( صراح ). پاره های علف و گیاه پراکنده رسته ، یا سبزه زار مجتمع و فراهم آمده بریده و جدا از علف زار بزرگ و کلان افزون و بالیده بر آن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). پاره های پراکنده از علف و گیاه ، و مرغزار مجتمع که جدا شده باشد از علف زار کلانی که مشرف برآن باشد. ( ناظم الاطباء ). واحد آن نفاءة است. ( از اقرب الموارد ).
نفاء. [ ن َ ] (ع اِ) چیز ردی ٔ. (از متن اللغة). چیز بلایه و ردی . رانده ٔدورکرده . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). آنچه دورافکنی آن را بعلت ردائت آن . (از اقرب الموارد). نفی . نُفایة. نَفایة. نفاة. نَفوة. نِفوة. نفاوة. (متن اللغة). || باقی مانده ٔ چیزی . (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). بقیه . (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || پست و فرومایه از قوم . (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). رانده ٔ دورکرده . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). نفاة. نفایة. نفی . نفوة. نفاوة. (متن اللغة).
نفاء. [ ن ُ ف َءْ ] (ع اِ) پاره ای علف پراکنده رسته . (صراح ). پاره های علف و گیاه پراکنده رسته ، یا سبزه زار مجتمع و فراهم آمده بریده و جدا از علف زار بزرگ و کلان افزون و بالیده بر آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). پاره های پراکنده از علف و گیاه ، و مرغزار مجتمع که جدا شده باشد از علف زار کلانی که مشرف برآن باشد. (ناظم الاطباء). واحد آن نفاءة است . (از اقرب الموارد).