کلمه جو
صفحه اصلی

محزوم

فرهنگ فارسی

بسته شده

لغت نامه دهخدا

محزوم. [ م َ ] ( ع ص ) بسته شده. || اسب تنگ بسته شده. ( ناظم الاطباء ).


کلمات دیگر: