کلمه جو
صفحه اصلی

محزوق

لغت نامه دهخدا

محزوق. [ م َ ] ( ع ص ) ابریق محزوق العنق ؛ آبدستان تنگ گلوگاه تنگ گردن. ( از منتهی الارب ) ( یادداشت مرحوم دهخدا ).


کلمات دیگر: