کلمه جو
صفحه اصلی

محجوز

عربی به فارسی

رزرو شده , محتاط , خاموش , کم حرف , اندوخته , ذخيره


فرهنگ فارسی

ضربت رسیده بر کمر

لغت نامه دهخدا

محجوز. [م َ ] ( ع ص ) کسی که در ازاربستنگاه یا نیفه گاه وی ضربی رسیده باشد. ( منتهی الارب ). ضربت رسیده بر کمر. ( ناظم الاطباء ). || شتر که سپل آن بسته باشندبه رسن حجاز. ( منتهی الارب ). || پای بسته. || کمربسته با کمربند. ( ناظم الاطباء ).


کلمات دیگر: