کلمه جو
صفحه اصلی

محتکی

لغت نامه دهخدا

محتکی. [ م ُ ت َ ] ( ع ص ) استوار و پایدار و برقرار. ( ناظم الاطباء ).

محتکی ٔ. [ م ُ ت َ ک ِءْ ] ( ع ص ) نعت فاعلی از احتکاء. گره بندنده. ( منتهی الارب ).کسی که گره می بندد. ( ناظم الاطباء ).

محتکی ٔ. [ م ُ ت َ ک ِءْ ] (ع ص ) نعت فاعلی از احتکاء. گره بندنده . (منتهی الارب ).کسی که گره می بندد. (ناظم الاطباء).


محتکی . [ م ُ ت َ ] (ع ص ) استوار و پایدار و برقرار. (ناظم الاطباء).



کلمات دیگر: