صفحه اصلی
محزونین
بستن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( اسم ) جمع محزون در حالت نصبی و جری ( در فارسی مراعات این قاعده نکنند ) .
لغت نامه دهخدا
محزونین.[ م َ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ محزون ( در حالت نصبی و جری ).
کلمات دیگر: