کلمه جو
صفحه اصلی

محدس

لغت نامه دهخدا

محدس. [ م َ دِ ] ( ع اِ ) مطلب. ( منتهی الارب ). یقال فلان بعیدالمحدس. ( اقرب الموارد ). مطلب و مقصد و سؤال و پرسش و درخواست. ( ناظم الاطباء ).


کلمات دیگر: