کلمه جو
صفحه اصلی

علویجه

فرهنگ فارسی

قصبه ایست از دهستان دهق بخش نجف آباد شهرستان اصفهان واقع در ۴۶ هزار گزی شمال باختری نجف آباد و متصل براه ماشین رو علویجه به تیران ناحیه ایست جلگه و دارای آب و هوای معتدل

لغت نامه دهخدا

علویجه. [ ع َ ل َ ج َ ] ( اِخ ) قصبه ایست از دهستان دهق بخش نجف آباد شهرستان اصفهان واقع در 46 هزارگزی شمال باختری نجف آباد و متصل براه ماشین رو علویجه به تیران. ناحیه ایست جلگه و دارای آب و هوای معتدل و 6388 تن سکنه است. آب آن از قنات تأمین می شود. محصول آن غلات ، حبوبات ، انگور، سیب زمینی ، هلو، توت ، لبنیات ، پشم ، روغن ، پنبه ، بادام ، کتیرا، گردو، زردآلو، صیفی و سیب است. اهالی آن به زراعت و گله داری اشتغال دارند. صنایع دستی زنان کرباس ، کیش و قالی بافی است. راه آن اتومبیل رو است. دارای دبستان ، پاسگاه ژاندارمری ، زیارتگاه ، گاراژ، و در حدود 50 باب دکان است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10 ).

دانشنامه عمومی

علویجه شهری است که در بخش مهردشت شهرستان نجف آباد در استان اصفهان واقع شده است.
ویچمون: استراحت
واره سوراخ کن:حشره آبدوزدک
گجه: کنه
مقبول:زیبا
این شهر جمعیتی بالغ بر چهار هزار نفر دارد.
در دهه های اخیر میوه هلوی علویجه مشهور بوده است. بیشتر جوانان آن در کارخانه ها شاغل هستند.
این شهر دارای یکدانشگاه پیام نور، یک دانشگاه جامع علمی کاربردی، دو هنرستان کاردانش، یک هنرستان فنی و حرفه ای، دو کانون فرهنگی، دو دبیرستان، دو آموزشگاه راهنمایی تحصیلی، چهار مدرسه ابتدایی دخترانه و پسرانه، و دو آموزشگاه زبان های خارجی می باشد.

دانشنامه آزاد فارسی

عَلَویجِه
شهری در استان اصفهان، شهرستان نجف آباد، در بخش مهردشت. با ارتفاع ۱,۸۵۰ متر، در سرزمینی تپه ماهوری در ۷۱کیلومتری شمال غربی اصفهان و ۵۴کیلومتری شمال غربی نجف آباد، در پنج کیلومتری شرق حَسنیجه، سر راه گلپایگان به مورچه خورت و شاهین شهر قرار دارد. این شهر در دامنۀ جنوبی کوه چهارکوه واقع شده است. اقلیم آن معتدل و خشکو جمعیت آن ۵,۹۴۰ نفر است (۱۳۸۵).

پیشنهاد کاربران

علوی جه=علویجه ده کوچک از طایفه علویان

علوی از طایفه علویان میباشد وچون ده کوچک بوده به آخر ااسم جه بمعنای کوچک علویان نامیده شد
علوی جه=علویجه

علوی جا


کلمات دیگر: