کلمه جو
صفحه اصلی

زیست تابی

مترادف و متضاد

bioluminescence (اسم)
شب تابی، زیست تابی، فسفر افکنی

دانشنامه عمومی

به تولید و انتشار نور توسط موجودات زنده که در اثر واکنش های شیمیایی در بدن آن ها صورت گرفته باشد، زیست تابی (bioluminescence) گفته می شود.
بیوتکنولوژی و مهندسی ژنتیک
در بیشتر زیست تابی ها ماده ای به نام آدنوزین تری فسفات (ATP) واکنش دارد. در این واکنش نورفرا بنفش و فرو سرخ ایجاد نمی شود بلکه فقط نور سرد تابیده می شود. این واکنش شیمیایی ممکن است درون یاخته یا بیرون از آن صورت بگیرد.
حشراتی که از خود نور تولید می کنند خیلی معدود بوده و مهم ترین آن ها عبارتند از بعضی از گونه های دم فنری ها (پادمان)، دوبالان (Diptera) و قاب بالان (سخت بالپوشان). از بین گونه های حشراتی که تولید نور می کنند سخت بالپوشان خانوادهٔ Lampyridae بیشتر از بقیه مورد مطالعه قرار گرفته اند.تشعشع نور بعضی از پادمان ممکن است برای مدتی مداوم بوده یا به صورت دوره ای باشد (هر ۵ تا ۱۰ ثانیه تشعشع).لارو بعضی از دوبالان نیز نورزا هستند. ان ها معمولاً در غارها زندگی می کنند و در آن جا از خود دام های تار عنکبوتی درست کرده و با تولید نور باعث جلب حشرات ریز می شوند و بدین ترتیب آن ها را به دام انداخته و مورد تغذیه قرار می دهند. عضو تولید نور در این حشرات بسته به گونهٔ آن ها متفاوت بوده و ممکن است از قسمت جلو یا انتهای شکم، یا از قسمت انتهایی لوله های دفعی و غیره تولید شود.
از گروه سخت بالپوشان گونه هایی از خانواده های Phengodidae, Elateridae و Lampyridae تولید نور می کنند. عضو نورزا در این حشرات نیز متفاوت است، به طوری که در بعضی از آن ها در قسمت های کناری پیش قفس سینه و درر بعضی دیگر در زیر جلد انتهای ناحیه شکمی (Lampyridae) قرار دارد.در سخت بالپوشان Lampyridae عضو تولید نور از یک لایه سلول های نورزا (Photocyte) درست شده که در زیر آن لایهٔ دیگری از سلول های منعکس کنندهٔ نور وجود دارد. این اعضا دارای رشته های زیادی از تراشه ها یا لوله های تنفسی هستند که با رشته های عصبی در ارتباط می باشند. نور از اکسید شدن ماده ای به نام لوسیفرین (Luciferin) در حضور آنزیم لوسیفریناز (Luciferinase)، اکسیژن، ATP و یون های منیزیوم حاصل می شود که نقش مکالماتی داشته و برای نزدیک شدن دو جنس نر و ماده به کار برده می شود.

دانشنامه آزاد فارسی

زیستْ تابی
رجوع شود به:نورتابی زیستی


کلمات دیگر: