کلمه جو
صفحه اصلی

خرنگ

فرهنگ فارسی

مهره ای بود که بر کودکان از بهر چشم بد ببندند و خرزیان فروشند و دو سه رنگ بود .

لغت نامه دهخدا

خرنگ. [ خ َ رَ ] ( اِ ) مهره ای بود که بر کودکان ازبهر چشم بد ببندندو خرزیان فروشند و دو سه رنگ بود. ( فرهنگ اوبهی ).

پیشنهاد کاربران

به ضم خ. هیزم و ذغال گداخته به گویش کازرونی ( ع. ش )

خرنگ - به ضم خ و کسره ر زغال سرخ و گداخته را گویند - در گویش دشتستانی


کلمات دیگر: