قبول کردن اجابت نمودن یا تحمل کردن
در پیش گرفتن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
در پیش گرفتن. [ دَ گ ِ رِ ت َ ] ( مص مرکب ) قبول کردن. اجابت نمودن. || تحمل کردن. || پیشنهاد خود کردن. ( ناظم الاطباء ).
پیشنهاد کاربران
Keep in ( the easy ) road
Take an/a ( light/tough ) approach
Following a courseسلوکی را در پیش گرفتن
A course of obedience that stretch over time brings to mind another quality —endurance
در پیش گرفتن راه اطاعت در فراز و نشیبهای زندگی، خصوصیت دیگری را در ذهن تداعی میکند؛ تحمّل و پایداری.
Take an/a ( light/tough ) approach
Following a courseسلوکی را در پیش گرفتن
A course of obedience that stretch over time brings to mind another quality —endurance
در پیش گرفتن راه اطاعت در فراز و نشیبهای زندگی، خصوصیت دیگری را در ذهن تداعی میکند؛ تحمّل و پایداری.
اتخاذ
در پیش گرفتن: منظور نظر داشتن.
( ( و بر سازگاری ما و راست کاری خویش وثوق نداشتی ، این اندیشه در پیش نگرفتی . ) )
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۱۰۵ ) .
( ( و بر سازگاری ما و راست کاری خویش وثوق نداشتی ، این اندیشه در پیش نگرفتی . ) )
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۱۰۵ ) .
اقبال
کلمات دیگر: