کلمه جو
صفحه اصلی

جبوه

لغت نامه دهخدا

( جبوة ) جبوة. [ ج ِب ْ وَ ] ( ع اِ ) آب فراهم آورده در حوض بجهت شتران. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). آب گردآمده در چاه. ( مهذب الاسماء ). || ( مص ) فراهم آوردن باج را. ( منتهی الارب ).

جبوة. [ ج ِب ْ وَ ] (ع اِ) آب فراهم آورده در حوض بجهت شتران . (منتهی الارب ) (آنندراج ). آب گردآمده در چاه . (مهذب الاسماء). || (مص ) فراهم آوردن باج را. (منتهی الارب ).



کلمات دیگر: