کلمه جو
صفحه اصلی

حداجه

لغت نامه دهخدا

( حداجة ) حداجة. [ ح ِ ج َ ] ( ع اِ ) مرکبی زنان را مانند محفة. ( منتهی الارب ). حَدَج. هودج.محفه زنان. کجاوه. کژابه. || پالان شتر. ج ، حدج و حدائج. ( منتهی الارب ). رجوع به حداشه شود.

حداجة. [ ح ِ ج َ ] (ع اِ) مرکبی زنان را مانند محفة. (منتهی الارب ). حَدَج . هودج .محفه ٔ زنان . کجاوه . کژابه . || پالان شتر. ج ، حدج و حدائج . (منتهی الارب ). رجوع به حداشه شود.



کلمات دیگر: