کنایه از پیشانی بر خاک مالیدن
جبین افشاندن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
جبین افشاندن. [ ج َ اَ دَ ] ( مص مرکب ) کنایه از پیشانی بر خاک مالیدن :
آنکه در راه تو دل بازد ودین افشاند
آستانت چو برد نام جبین افشاند.
آنکه در راه تو دل بازد ودین افشاند
آستانت چو برد نام جبین افشاند.
طالب آملی ( از بهارعجم ) ( از آنندراج ) ( از ارمغان آصفی ).
کلمات دیگر: