ابن محمد بن عبده ابوبکر الاصبهانی ساکن بصره
داهر
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
داهر. [ هَِ ] ( ع ص ) سخت : دهر داهر؛ روزگار سخت. ( منتهی الارب ).
داهر. [ هََ ] ( اِخ ) پادشاه قصبه دَیْبُل بود و بدست محمدبن قاسم ثقفی کشته شد. ( منتهی الارب ). || ظاهراً نام عمومی پادشاهان این ناحیه باشد. و نیز رجوع به ایران در زمان ساسانیان چ 2 ص 529 شود و آنجا از داهر که مغلوب خسرو پرویز شده است سخن رفته.
داهر. [ هَِ ] ( اِخ ) منجم هندی است و از کتب او بعربی نقل شده است. ( ابن الندیم ). از فضلاء هند وآگاهان به طب و نجوم است. ( عیون الانباء ج 2 ص 32 ).
داهر. [ هَِ ] ( اِخ ) ابن محمدبن عبده ابوبکر الاصبهانی ساکن بصره و متوفی بدان شهر محدث است و بانگ نماز جامع بصره او گفتی و اوقات نگه داشتی. از ابوالهیثم خالدبن عبداﷲبن خالد مروزی روایت دارد. ( ذکر اخبار اصفهان ج 1 ص 313 ).
داهر. [ هََ ] ( اِخ ) پادشاه قصبه دَیْبُل بود و بدست محمدبن قاسم ثقفی کشته شد. ( منتهی الارب ). || ظاهراً نام عمومی پادشاهان این ناحیه باشد. و نیز رجوع به ایران در زمان ساسانیان چ 2 ص 529 شود و آنجا از داهر که مغلوب خسرو پرویز شده است سخن رفته.
داهر. [ هَِ ] ( اِخ ) منجم هندی است و از کتب او بعربی نقل شده است. ( ابن الندیم ). از فضلاء هند وآگاهان به طب و نجوم است. ( عیون الانباء ج 2 ص 32 ).
داهر. [ هَِ ] ( اِخ ) ابن محمدبن عبده ابوبکر الاصبهانی ساکن بصره و متوفی بدان شهر محدث است و بانگ نماز جامع بصره او گفتی و اوقات نگه داشتی. از ابوالهیثم خالدبن عبداﷲبن خالد مروزی روایت دارد. ( ذکر اخبار اصفهان ج 1 ص 313 ).
داهر. [ هََ ] (اِخ ) پادشاه قصبه ٔ دَیْبُل بود و بدست محمدبن قاسم ثقفی کشته شد. (منتهی الارب ). || ظاهراً نام عمومی پادشاهان این ناحیه باشد. و نیز رجوع به ایران در زمان ساسانیان چ 2 ص 529 شود و آنجا از داهر که مغلوب خسرو پرویز شده است سخن رفته .
داهر. [ هَِ ] (اِخ ) ابن محمدبن عبده ابوبکر الاصبهانی ساکن بصره و متوفی بدان شهر محدث است و بانگ نماز جامع بصره او گفتی و اوقات نگه داشتی . از ابوالهیثم خالدبن عبداﷲبن خالد مروزی روایت دارد. (ذکر اخبار اصفهان ج 1 ص 313).
داهر. [ هَِ ] (اِخ ) منجم هندی است و از کتب او بعربی نقل شده است . (ابن الندیم ). از فضلاء هند وآگاهان به طب و نجوم است . (عیون الانباء ج 2 ص 32).
داهر. [ هَِ ] (ع ص ) سخت : دهر داهر؛ روزگار سخت . (منتهی الارب ).
کلمات دیگر: