کلمه جو
صفحه اصلی

حجلاء

لغت نامه دهخدا

حجلاء. [ ح َ ] (ع ص ، اِ) گوسپندی که ساقهایش سپید باشد. (معجم البلدان ) (منتهی الارب ). گوسفند که لنگهای وی سفید بود. (مهذب الاسماء). ج ، حجل .


حجلاء. [ ح َ ] (اِخ ) نام وادی . (منتهی الارب ). و گویند نام قله ای است . (معجم البلدان ).


حجلاء. [ ح َ ] ( ع ص ، اِ ) گوسپندی که ساقهایش سپید باشد. ( معجم البلدان ) ( منتهی الارب ). گوسفند که لنگهای وی سفید بود. ( مهذب الاسماء ). ج ، حجل.

حجلاء. [ ح َ ] ( اِخ ) نام وادی. ( منتهی الارب ). و گویند نام قله ای است. ( معجم البلدان ).


کلمات دیگر: