خاک تا بخاک اندرت نگرداند خاک و ماک از تو بر ندارد کار
خاک و ماک
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
خاک و ماک. [ ک ُ ] ( اِ مرکب ، از اتباع ) خاک :
تا بخاک اندرت نگرداند
خاک و ماک از تو بر ندارد کار.
تا بخاک اندرت نگرداند
خاک و ماک از تو بر ندارد کار.
رودکی.
کلمات دیگر: