کلمه جو
صفحه اصلی

خاک نشینی

فرهنگ فارسی

بدبختی فقر

لغت نامه دهخدا

خاک نشینی. [ ن ِ ] ( حامص مرکب ) جلوس بر خاک. || بدبختی. فقر. بیکسی. || فروتنی :
در سرکشی است خاک نشینی که گفته اند
فواره چون بلند شود سرنگون شود.
؟


کلمات دیگر: