<div class="boxBd"><b>( تتویة )</b> تتویة. [ ت َ ی َ ] ( ع مص ) هلاک گردانیدن کسی را. ( از قطر المحیط ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || سرگردان ساختن کسی را. ( منتهی الارب ). سرگشته شدن. ( تاج المصادر بیهقی ).</div>

( تتویة ) تتویة. [ ت َ ی َ ] ( ع مص ) هلاک گردانیدن کسی را. ( از قطر المحیط ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || سرگردان ساختن کسی را. ( منتهی الارب ). سرگشته شدن. ( تاج المصادر بیهقی ).

لغت نامه دهخدا

<div class="boxBd">هلاک گردانیدن کسی را . یا سرگردان ساختن کسی را .</div>

هلاک گردانیدن کسی را . یا سرگردان ساختن کسی را .

فرهنگ فارسی

<p><span class=""hl"">تتویة.</span> [ ت َ ی َ ] (ع مص ) هلاک گردانیدن کسی را. (از قطر المحیط) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || سرگردان ساختن کسی را. (منتهی الارب ). سرگشته شدن . (تاج المصادر بیهقی ).<br></p>

تتویة. [ ت َ ی َ ] (ع مص ) هلاک گردانیدن کسی را. (از قطر المحیط) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || سرگردان ساختن کسی را. (منتهی الارب ). سرگشته شدن . (تاج المصادر بیهقی ).

تتویه

فرهنگ فارسی

لغت نامه دهخدا