کلمه جو
صفحه اصلی

جزجزه

لغت نامه دهخدا

( جزجزة ) جزجزة. [ ج ِ ج ِ زَ ] ( ع اِ ) پاره ای از پشم. ( منتهی الارب )( آنندراج ). پاره پشم که بر هودج آویزند. ( ناظم الاطباء ) ( از تاج العروس ) ( از ذیل اقرب الموارد ). || گوی رنگین از پشم که بر هودج آویزند. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). پاره ابریشم که با نخ دوخته و بسته شود و به هودج آویزند. ( از تاج العروس ) ( از ذیل اقرب الموارد ). پاره ای از پشم رنگین که بر هودج آویزند. ( از متن اللغة ). گوی رنگین از پشم. ( ناظم الاطباء ).ج ، جَزاجِز. ( متن اللغة ) ( ذیل اقرب الموارد ). جَزیزَة. ( متن اللغة ) ( منتهی الارب ). رجوع به جزیزة شود.

جزجزة. [ ج ِ ج ِ زَ ] (ع اِ) پاره ای از پشم . (منتهی الارب )(آنندراج ). پاره ٔ پشم که بر هودج آویزند. (ناظم الاطباء) (از تاج العروس ) (از ذیل اقرب الموارد). || گوی رنگین از پشم که بر هودج آویزند. (منتهی الارب ) (آنندراج ). پاره ٔ ابریشم که با نخ دوخته و بسته شود و به هودج آویزند. (از تاج العروس ) (از ذیل اقرب الموارد). پاره ای از پشم رنگین که بر هودج آویزند. (از متن اللغة). گوی رنگین از پشم . (ناظم الاطباء).ج ، جَزاجِز. (متن اللغة) (ذیل اقرب الموارد). جَزیزَة. (متن اللغة) (منتهی الارب ). رجوع به جزیزة شود.



کلمات دیگر: