( مصدر ) برهم زدن غذا در دیگ بوسیل. چمچه .
چمچه زدن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
چمچه زدن. [ چ ُ/ چ َ / چ ِ زَ دَ ] ( مص مرکب ) برهم زدن غذا را در دیگ بوسیله چمچه. تسویط حلوا در دیگ تا بروغن افتد.
- امثال :
دیشب همه شب چمچه زدی کو حلوا.
و رجوع به چمچه شود.
- امثال :
دیشب همه شب چمچه زدی کو حلوا.
و رجوع به چمچه شود.
کلمات دیگر: