کلمه جو
صفحه اصلی

تجوبی

لغت نامه دهخدا

تجوبی . [ ت َ ] (ص نسبی ) منسوب به قبیله ٔ تجوب . رجوع به ماده ٔ قبل و ماده ٔ بعد شود.


تجوبی. [ ت َ ] ( ص نسبی ) منسوب به قبیله تجوب. رجوع به ماده قبل و ماده بعد شود.

تجوبی. [ ت َ ] ( اِخ ) ابن ملجم تجوبی قاتل امیرالمؤمنین علی علیه السلام. رجوع به تجوب شود.

تجوبی . [ ت َ ] (اِخ ) ابن ملجم تجوبی قاتل امیرالمؤمنین علی علیه السلام . رجوع به تجوب شود.



کلمات دیگر: