محل باغ
باغگاه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
باغگاه . (اِ مرکب ) محل باغ . جای باغ . رجوع به باغ شود.
باغگاه . (اِخ ) دهی است از دهستان پساکوه بخش کلات شهرستان درگز که در 95 هزارگزی جنوب خاور کلات در دره واقع است . ناحیه ای است دارای آب و هوای معتدل و 118 تن سکنه ، آب آنجا از رودخانه تأمین میشود. محصول عمده ٔ آن غلات و کنجد و شغل مردمش زراعت و مالداری وراهش مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
باغگاه. ( اِ مرکب ) محل باغ. جای باغ. رجوع به باغ شود.
باغگاه. ( اِخ ) دهی است از دهستان پساکوه بخش کلات شهرستان درگز که در 95 هزارگزی جنوب خاور کلات در دره واقع است. ناحیه ای است دارای آب و هوای معتدل و 118 تن سکنه ، آب آنجا از رودخانه تأمین میشود. محصول عمده آن غلات و کنجد و شغل مردمش زراعت و مالداری وراهش مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).
باغگاه. ( اِخ ) دهی است از دهستان پساکوه بخش کلات شهرستان درگز که در 95 هزارگزی جنوب خاور کلات در دره واقع است. ناحیه ای است دارای آب و هوای معتدل و 118 تن سکنه ، آب آنجا از رودخانه تأمین میشود. محصول عمده آن غلات و کنجد و شغل مردمش زراعت و مالداری وراهش مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).
دانشنامه عمومی
باغگاه روستایی در دهستان پساکوه بخش زاوین شهرستان کلات استان خراسان رضوی ایران است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این روستا ۱۹۹ نفر (در ۵۰ خانوار) بوده است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این روستا ۱۹۹ نفر (در ۵۰ خانوار) بوده است.
wiki: باغگاه
کلمات دیگر: