کلمه جو
صفحه اصلی

باغ فیض

لغت نامه دهخدا

باغ فیض. [ ف َ ] ( اِخ ) دهی است جزء بخش کن شهرستان تهران که در 5 هزارگزی جنوب خاوری مرکز بخش و 6 هزارگزی شمال راه شوسه تهران به قزوین در دامنه واقع است. ناحیه ای است سردسیر و دارای 295 تن سکنه و آب آن از قنات تأمین میشود. محصول عمده آن غلات و انار و انجیر و میوه و شغل مردمش زراعت است. از راه فرعی کن نزدیک حسن آباد میتوان باین قریه ماشین برد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).

دانشنامه عمومی

باغ فیض محله ای است در شمال غرب تهران که از جنوب به بزرگراه شهید حکیم از شمال به بزرگراه همت از غرب به بزرگراه ستاری از شرق به بزرگراه اشرفی اصفهانی محدود می شود. امامزاده های حمیده خاتون و جعفر که فرزندان هستند تهران در این محله قرار دارد؛ که در پایان هر هفته گردشگران زیادی را از نقاط مختلف شهر به خود جذب می کند.
قدمت روستای باغ فیض با توجه به درخت توت که در میدان اصلی باغ فیض واقع شده است و اهالی قدیم باغ فیض آن را به نام درخت حضرت ابوالفضل می شناسند بالغ بر ۷۰۰ سال تخمین زده می شود. قبل از انقلاب اسلامی درایران روستای باغ فیض حدود ۲۷۰ خانوار جمعیت داشت و اکنون جزو یکی از مناطق خوش آب و هوای تهران محسوب می شود.
مجتمع خرید تیراژه که به سرزمین عجایب نیز مشهور است در این محله قرار گرفته است.۶ برج مجتمع مسکونی اسکان واقع در خیابان باهنر صحنه ای زیبا در منطقه ایجاد کرده است.دیگر برج های زیبا و بلند این محله (برج آرمان) هست که از فاصله های دور و همچنین از بزرگراه همت نمای زیبایی دارند.
مجتمع کوروش با توجه به محدوه اعلامی در بالا نیز در این منطقه واقع شده که مشتریان خاص خود را دارد.


کلمات دیگر: