هقعه است که یکی از منازل قمر باشد و بعضی گویند که جز هقعه است .
تحائی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
تحائی. [ ت َ] ( اِخ ) هقعة است که یکی از منازل قمر باشد و بعضی گویند که جز هقعة است. رجوع به آثارالباقیه ابوریحان چ لیپزیک ص 342 و 351 و تحایی و هقعة و هنعة شود.
تحایی. [ ت َ ] ( اِخ ) تحائی. یکی از منازل ماه و آن سه ستاره است محاذی هنعة. یکی آن تحیاة است. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). نام صورتیست از صور فلکی دارای سه ستاره که هر یک را تحیاة گویند و آن روبروی هنعة است میان مجره و توابع عیوق و گویند در آن ناحیه منزل قمر هنعة نیست بلکه منزل تحایی است. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). سه ستاره انددر مقابل هنعة، واحد آن تحیاة است. ( اقرب الموارد ) ( قطر المحیط ). و رجوع به تحائی و هنعة و هقعة شود.
کلمات دیگر: