پاره از اصل بخشی از تمام یا باصطلاح منجمان اول درجه حمل .
جزو اصل
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
جزو اصل. [ ج ُزْ وِ اَ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) پاره ای از اصل. بخشی از تمام. || به اصطلاح منجمان ، اول درجه حمل. ( آنندراج ) ( بهارعجم ) :
به جزو اصل رسید آفتاب بر گردون
به خانه نهمین آفتاب هفت اقلیم.
به جزو اصل رسید آفتاب بر گردون
به خانه نهمین آفتاب هفت اقلیم.
انوری ( از بهارعجم ).
کلمات دیگر: