صفحه اصلی
خراش دار
بستن
مترادف و متضاد
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
مترادف و متضاد
scuffed
(صفت)
خراشیده، خراش دار
stunned
(صفت)
خراشیده، خراش دار
فرهنگ فارسی
خراش دارنده آنکه در آن خراش است
لغت نامه دهخدا
خراش دار. [ خ َ ] ( نف مرکب ) خراش دارنده. آنکه در آن خراش است.
کلمات دیگر: