کلمه جو
صفحه اصلی

رخنه کردن در

فارسی به عربی

خرق , دفع

مترادف و متضاد

breach (فعل)
نقض کردن، ایجاد شکاف کردن، رخنه کردن در

thrust (فعل)
سوراخ کردن، رخنه کردن در، انداختن، چپاندن، فرو کردن، بزور باز کردن، پرتاب کردن


کلمات دیگر: