کلمه جو
صفحه اصلی

دارای اسباب و لوازم کردن

مترادف و متضاد

tackle (فعل)
از عهده برامدن، بعهده گرفتن، نگاه داشتن، افسار کردن، گلاویز شدن با، دارای اسباب و لوازم کردن


کلمات دیگر: