کلمه جو
صفحه اصلی

سائی

لغت نامه دهخدا

سائی.( اِ ) نوعی از میمونهای آمریکای جنوبی است که در کلمبیا و گویان و برزیل و پاراگوئه پراکنده است. موی سر این حیوان زبر و کوتاه است و بر روی پیشانی آن بصورت شبکلاه سیاهی درمی آید.

سائی. ( اِخ ) رجوع به محمدبن عبداﷲ سائی شود.

سائی . (اِخ ) رجوع به محمدبن عبداﷲ سائی شود.


سائی .(اِ) نوعی از میمونهای آمریکای جنوبی است که در کلمبیا و گویان و برزیل و پاراگوئه پراکنده است . موی سر این حیوان زبر و کوتاه است و بر روی پیشانی آن بصورت شبکلاه سیاهی درمی آید.


دانشنامه عمومی

سائی شخصیتی در نزد پادشاه بوده است که در کنار پادشاه در مواقع ضروری کمک احوال پادشاه بوده است. در فرهنگ قدیم سائی به شخص کمک رسان یا کمک احوال اطلاق میگردیده است.


محکم، استوار، نفوذ ناپذیر



کلمات دیگر: