کلمه جو
صفحه اصلی

پروک

فرهنگ فارسی

کلاه گونه که از موی عاریه ساخته در مصر و ایران قدیم و اروپا بکار می بردند

لغت نامه دهخدا

پروک. [ پ ِ ] ( فرانسوی ، اِ ) کلاه گونه که از موی عاریه ساخته در مصر و ایران قدیم و اروپا بکار میبردند. پروک دو شو . کلاه موی. ( ذخیره خوارزمشاهی ). کلاه گیس.

گویش مازنی

/perook/ پلک زدن – به آوردن چیزی هم چون پلک چشم – محل اتصال مژه به چشم & مچاله – جمع شده - کز کرده – افسرده دل

پلک زدن – به آوردن چیزی هم چون پلک چشم – محل اتصال مژه به ...


۱مچاله – جمع شده ۲کز کرده – افسرده دل


پیشنهاد کاربران

در زبان لری بختیاری به معنی


پروانه
Parok


کلمات دیگر: