کلمه جو
صفحه اصلی

تنبک زدن

فارسی به انگلیسی

to play on the tombak

فرهنگ فارسی

به معنی انگشت زدن ٠٠٠ نواختن تنبک که یکی از آلات موسیقی ضربی است ٠

لغت نامه دهخدا

تنبک زدن. [ تُم ْ ب َ زَ دَ ] ( مص مرکب ) بمعنی انگشت زدن... ( بهار عجم ) ( آنندراج ). نواختن تنبک که یکی از آلات موسیقی ضربی است. رجوع به تنبک شود.


کلمات دیگر: