کلمه جو
صفحه اصلی

مهرابه

فرهنگ اسم ها

اسم: مهرابه (دختر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: mehrābe) (فارسی: مِهرابه) (انگلیسی: mehrabe)
معنی: مهر افتاب، ( مهراب، ه ( پسوند نسبت ) )، منسوب به مهراب

(تلفظ: mehrābe) (مهراب + ه (پسوند نسبت)) ، منسوب به مهراب ، ← مهراب .


فرهنگ فارسی

کیش‌معبدی، غالباً در قالب بازیلیکا، برای پرستش یا برگزاری آیین میترا در قلمرو امپراتوری روم


دانشنامه عمومی

مهرآبه. مهرآبه :
مهرآبه در معماری فضایی چهارسویی بود، که جهت اصلی نیمروزی داشت. منتظران ظهور مهر فرشته آزادیبخش و عدالت گستر بایستی منتظر زایش او از آناهیتا در غاری می بودند که با تابش نور مهر خورشید بر سطح آب سنگاب تحقق پیدا می کرد. پس در هر طلوع صبح، و اوج نیمروزی و غروب مهر در این نیایشگاه برای ظهور او به نیایش می پرداختند. مهرآبه یا مهرآوه یعنی گنبدخانه مهر،خورآبه همان خورآوه یا خرابه گنبدخانه خور یا خورشید است. سقف گنبد مهرابه ها نیلگونی بود که با لاجورد رنگین می شد، روزنه هورنوی آن در میان نقش خورشید یا شمسه قرار می گرفت و بر آن نقوش ستارگان با رنگهای طلایی ترسیم می گشت، همچون مقرنس در دل گنبد ها در دوره های بعدی.

فرهنگستان زبان و ادب

{Mithraeum} [باستان شناسی] کیش معبدی، غالباً در قالب بازیلیکا، برای پرستش یا برگزاری آیین میترا در قلمرو امپراتوری روم

پیشنهاد کاربران

به پرستشگاه های مهرپرستان مهرابه گفته می شود. که از دو واژه «مهر» و «آبه» ساخته شده است. آبه به معنی جای گود است.

مِهرابه، مِهراوه -
مهرابه: واژه مرکّب اَوستایی -
مِهر: خورشید، آفتاب، هُور - عشق، محبّت، مهربانی، عطوفت، دلسوزی، همدردی - نماز، نیایش، راز و نیاز
آبه: ساختمان، عمارت، بنا، خانه، سٓرا، منزل، اتاق، حُجره - پرستشگاه، مَعبَد، صومعه، دَِیر
به گوش باشید: واژه محراب هم از مهرابه میاد؛یعنی، جایی برای راز و نیاز عاشقانه با پروردگار

مهرابه : مِهرابه : دارنده ی جلوه ی آفتاب و کسی که تابش مهر دارد، نور ، روشنایی ، درخشندگی ، زلال ، شفاف ، پاک ، روشنی بخش ، بامهر و محبت .

مهرابه : مِهرآبه مرکب از مِهر ( خورشید، آفتاب، مهر و محبت ، مهربان ) آبه ( روشنی ) .

رودابه : مرکب از رود ( فرزند ) آبه ( روشنی ) .

اسم های مهرابه و رودابه مورد تایید ثبت احوال ایران برای نامگذاری دختر است.


کلمات دیگر: