کلمه جو
صفحه اصلی

ارسیس

فرهنگ اسم ها

اسم: آرسیس (پسر) (فارسی) (تلفظ: arsis) (فارسی: آرسیس) (انگلیسی: arsis)
معنی: مرد راستگوی ایرانی

لغت نامه دهخدا

ارسیس. [ اَ ] ( اِخ ) ابن اخوس در آثارالباقیه در جدول سلاطین ایران بدین صورت آمده و در جدول سلاطین کلدانی ارسیخ ذکر شده است. رجوع به آرسس و ایران باستان ص 1186 ببعد شود.

دانشنامه آزاد فارسی

آرسیس. آرسیس (arsis music) (یونانی = بالا بردن) در موسیقی، واژه ایجایگزین برایضدضرب یا ضرب ضعیف ، که از شعر یونانیبه عاریت گرفته شده است. متضاد ثِسیس (یونانی= پایین بردن ) یا ضرب قویاست . با این حال در کاربرد آلمانی، «آرسیس » و «ثِسیس » معانیمتضاد با اصل یونانو انگلیسیخود دارند.

پیشنهاد کاربران

طبق روایت کنت کورث . و ارکسی نس بروایت آریان . فرمانده سپاهیان ایران در زمان داریوش سوم و او نژاد خود را به کوروش بزرگ میرسانید و از اعقاب هفت تن پارسی بود و در جنگ با اسکندر بر دو سردار موسوم به آری ُبَرزن و اُرُبات ریاست داشت . ( ایران باستان ص 1380 ) .

آرسیس به معنای، مرد راستگوی ایرانی

"بی عار"نترس"بی باک " به ترکی_

مرد راستگوی ایرانی

بزرگ مرد. .

مثل آسمان


کلمات دیگر: