کلمه جو
صفحه اصلی

بهاور

فارسی به انگلیسی

expensive, valuable

فرهنگ اسم ها

اسم: بهاور (پسر، دختر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: bahāvar) (فارسی: بَهاور) (انگلیسی: bahavar)
معنی: قیمتی، گران بها، پر ارزش، مرکب از بها ( ارزش ) + پسوند دارندگی

(تلفظ: bahāvar) (در قدیم) قیمتی ، گران بها .


فرهنگ فارسی

قیمتی، گرانمایه، گرانبها، قیمت دار
( صفت ) بهاگیر پر قیمت گرانبها .

لغت نامه دهخدا

بهاور. [ ب َ وَ ] ( ص مرکب ) ( از: بها + ور، اداة اتصاف ) بمعنی بهاگیر است که چیزی بسیارقیمت و پربها باشد. ( برهان ). متاع قیمتی و گرانمایه. ( آنندراج ). بهاگیر. پرقیمت. گرانبها :
بهاور درّی از دستم برون برد
به نیرنگ و به افسون دهرغدار.
ابوالخطیر.
چون بهاور گهر بیش بها
هنر اندر گهرش تضمین است.
ابوالفرج رونی.
قطره ز سفر شودبگوهر
گوهر به سفر شود بهاور.
خاقانی.
رجوع به بهاگیر شود.

فرهنگ عمید

قیمتی، گران مایه، گران بها، قیمت دار.

دانشنامه عمومی

بهاور می تواند به موارد زیر اشاره کند:
عماد بهاور، مسئول شاخه جوانان نهضت آزادی ایران و عضو دفتر سیاسی نهضت آزادی ایران و زندانی سیاسی
بهاور (روستا)


کلمات دیگر: